سال 57 بود و آسمان آبی بود و مردم برای آزادی به هم پیوستند و از مرزهای استبداد گذشتند و پرچم امید را برافراشتند…
در این میانه اما واعظان و منبریان به پیش تاختند و چون استاد خطابه بودند و شارحان و قاسمان بهشت و دوزخ و نقش مار را بخوبی می کشیدند ، به اندک تعارفی به پیش افتادند از دانایان فروتن ؛ و به شمشیر تقدس و سنت ، اندیشمندان مارشناس و مارنویس را تاراندند…
آسمان ایران کم کم از فروغ و روشنایی 57 فرو افتاد و سیاهی دامنگیر روزگار مردمان گردید ، لباس ها به تن پوشی سیاه مبدل گشت که نشان از تباهی و بیداد می داد… غم به پیشانی ملت چون خال هندویان گره خورد ….. و در اندک مدتی گریستن بر صدرنشست و خندیدن به خاک مذلت فرو افتاد…
از آغاز همه چیز دشمن خوانده شد و نفیر مداوم مرگ بود که از آسمان بر این و آن می بارید… وعظ و خطابه و تهمت و ریا و وقاحت در خونریزی را پایانی نبود و طالع مردمان را به نحسی مطلق فرو غلطاندن و شب سیاه با هیبتی تمام بر روشنایی روز چیره شد…
از آن پس که ما مردمان با دو دست شکسته خویش ؛ به یمن باورهای دیرین مان هویت و اختیار و آزادی خویش را به واعظان تقدیم کردیم و سزای این بخشش بزرگوارانه ، فقط خنجری بود که تا عمق بر پشتمان نشست ، سالیانی دراز می گذرد و راهها همچنان مسدود است و سرما تا مغز استخوان و کامها تلخ و سرها در گریبان بن بست فجایع ….. و هر روز با شیونی تازه ، گروه گروه » نعش آزادی » است که روی دست می برند …
از آن دم تا به کنون ظلمت پایدار مانده و هر روز جمعی از دوستان دیروز ، قربانیان امروز دیوسیرتان مقدس مآب می شوند و این قصه از نو مدام تازه می گردد … شهر خاموش و زندانهای واعظان کاربلد ، مملو از آزادیخواهان …عدالت بر نیزه ، برابری در محبس ، ساز و نوا یک رویا و …. نشاط و شادی خفته در گورستان …
اندیشه ها در پستو نهان و روشنایی چراغ روشن اندیشان ممنوع و گفت و شنید جز از پس پرده جرم و در این میان اما همچنان ….. گروه گروه واعظان با سلاحی در دست و فتوای قتلی بر لب در محراب خطابه !
جوانان جانشان و مومنان ایمانشان را از دست داده اند … امید دردمندان کم فروغ و ایران زیر سم ضربه اسبان مهاجم ویران و آنچه از اقوام اموی و عباسی به جا مانده بود ، طعمه رمالان شیاد معاصر شد و حال ایران زار و حال ایرانی نزار ….
در این میان اما چندی است که به پایندگی هویت ایرانیان ، نهالی سبز از کنج سنگ خارای استبداد بیرون زده و با رنگی نو و عطری تازه خود را بر نگاه و مشام مردم پریده رنگ می نمایاند … و جلادان غاصب و خونریز حاکم البته ، خانه به خانه در پی نهال کوچک نورسته ای در جستجوی اند که معبران گفته اند بلای جان ظلم خواهد شد ….
اینک نهال کوچک و معصوم دست در دست ما می چرخد تا به داس ستم ربشه کن نشود ، تا ساقه ای برومند و درختی تناور شود ، تا خلقی در آسودگی در سایه سار آن گسترده شوند و آرام گیرند به نام آزادی …. به نام آسمان آبی …. پس مباد که نهال نورسته اسیر گزمه های ستمگر شود …
هوش داریم که این بزرگترین فرصت ما است … چشم اسفندیار را درست نشانه رویم ….چرا که خطای ما مصیبت بار است و شب دیر پا استوار خواهد ماند ….. ما می توانیم و ایرانیان هر بار که اراده خواستن کرده اند توانسته اند ….. این بار نیز همه با هم بخواهیم ؛ چون می توانیم…
زیبا بود …سپاس
سپاس از شما دوست عزیز
بسیار زیبا بود!
به یاری خدا اینار برای همیشه بساط این جنایتکاران زالو صفت را از کشورمان جمع کنیم. پیروزی نزدیک است…
به امید آن روز بزرگ . درود بر شما
آخ که چقدر لذت بردم از خوندن این متن قشنگ
همیشه وقتی به داستان ایران فکر می کنم یاد کارتون شیرشاه می افتم. و وقتی شیر ظالم داره حکومت می کنه همه چیز سیاه و تاریکه اما وقتی از بین می ره همه جا دوباره سرسبز می شه.
پیروزی نزدیک است
سپاس از شما . به امید آبی شدن دوباره آسمان ایران و آزادی مردم
دوست گرامی بسیار عالی بود. شاید باور نکنید ولی اشک هام جاری شد. به امید نابودی ظلم و ظالمین
سپاس دوست عزیز . به امید آن روز
va chonian khahad shod
با امید به ایرانی آزاد
ریشه این دین اسلام فوق العاده سسته و ما باید با ریشه مبارزه کنیم محمدی که خود را پیغمبر خدایی کرده که میگوید زمین صافه و ماه و خوشید دور زمین میچرخند سوره 55 آیه 5 و سوره 39 و آیه 5 .مشگل اینجاست دستم را شکوندم فعلن برایم مشگل است که بنویسم سوره 56 میگوید به حرف محمد گوش بده منهم آن دنیا به شما خانم میدهم دختران باکره زیبا و پسر هم میدهد فقط زنان زیبا به محمد بدهید کار شما تمامه خدا برایتان خانم و پسر می آورد . اصولن مسمان باید همیشه ذلیل باشد چون باور دارد که خدا خانم بیاره . درود بر شما
بابک گرامی ، مهم این است که اختیار و آزادی خود را به هیچ بهایی نفروشیم و همواره برای حفظ آن مبارزه کنیم با هر چه دشمن آزادی و برابری است.
besyar ziba bood dooste aziz.ba omid be roozi ke hame ghadre in javaneye noraste ra bedanand va baraye barvar kardanash bepa khizand.
بسیار زیبا بود!
به امید نابودی ظلم و ظالمین
به امید آبی شدن دوباره آسمان ایران و آزادی مردم
سپاس
لطف دارید دوست عزیز . به امید آن روز
zolm paydaar nist amma sadeh negari va shakhsiat parasty dobareh be dognatism va zolme mojadda montahi mishavad. Bayad bedanim cheh mikhahim va hoghooghe ma chist va baraye an mobarezeh konim .
درست است دوست گرامی. پیروزی حقیقی پیروزی آگاهانه است. هر چه غیر از آگاهی جمعی باعث پیروزی شود فقط جابجایی صاحبان قدرت است که نهایتا به ظلم ختم می شود.
beyad miavaram vaghty khomeini goft ; agar hameh begooyand ari, mane talabeh migooyam nah. beyad miavaram an rooz haye siah ra che har rooz jamee az farzandane iran ra (12 saleh , 13 saleh..) be jookheh haye eedaam misepordand va har shab az Evin sedaye golooleh miamad ,va digar heech sedaee nabood hich kas enteghadi nemikard amma sedaye golooleh hara hame va hameh mishenidand va dam bar nemiavardand,che rooz ha va shabhaye talkh va tarik va dardnakee bood
بله … تن دادن به ظلم و نشنیده گرفتن صدای گلوله و فریاد شکنجه ، خواه ناخواه مصیبت و درد را به تک تک ما نزدیکتر می کند و اگر به نشنیدن و بستن گوشها ادامه دهیم دیر یا زود خودمان طعمه بعدی خواهیم بودد. همین است که ثابت می کند باید متحد بود و آگاه و باید برای رسیدن به آزادی بپا خواست و این بار دیگر حق خود را به هیچکس نبخشیم جز به خودمان.
Adabiiat va roshanfekri dar bazie siasat hamvareh shekast khordeh and govahe an tarikh moaser ast ,ghodrate sarmayeh dar nahayat zemame omoor ra bardast migirad sarfenazar az inkeh cheh ideologi ee dashteh bashad. banabar in shoaar haye zibaye Azadi va Edalat be zaame sahebane zar va zoor riakaraneh tafsir khahad gasht va toodeh haye mardom be haman andak del khosh khahand kard va roshanfekran bazi ra khahand bakht . Azadi, Edalat inha dar zehne har kas mafhoome motafaveti darad. tanha rah inast keh in vajegan ra be maaraze bahs haye momtad va daem begozarim ta az dele an mafahime noo tar va bartari biroon biayad va in mafahim be onvane farhange toodeh haye mardom ja bioftad va nahadineh shavad. zamani ma migofteem begozar enghelab shavad Eghtesad ra az ghoraan biroon mikeshim, ya ghanoone la zarar va la zerar, ya adle Ali.Amma didim keh sahebane zar va zoor va tazvir hatta dar namaze jomeeh be tafsire Eghtesad Pardakhtand Va azhan ra khonsa kardand .